داستان دختر بی حجاب و چشم برزخی شیخ خیاط

فرزند شیخ رجبعلی خیاط میگوید پدرم چیزهایی می دید که دیگران نمی دیدند. یکی ازدوستان پدرم نقل میکرد، یک روز با جناب شیخ به جایی میرفتیم که دیدم جناب شیخ با تعجب و حیرت به زنی که موی بلند و لبـاس شیـکی داشـت نگـاه میکند از ذهنم گـذشت که شیـخ به ما می‌ گوید چشمتان را از نامحرم برگردانید و خود ایشان اینطور نگاه می‌کند! نگاهی به من کرد و فرمـود: توهم میخواهی ببینی من چی میبینم؟ ببین! نگاه کردم دیـدم همینطور از بـدن آن زن مثل سُرب گـداخته ، آتش و سرب مذاب به زمین می‌ریزد و آتش او به کسانی که چشم هایشان به دنبـال اوست سـرایت میکند . شیخ رجبعلی فرمـود این زن راه میـرود و مردم را همینطور با خـودش به آتش جهنـم می بَرَد . کتاب بوستان حجاب ص ۱۰۹ ••••●❥
دیدگاه ها (۱)

ماجرای جالب دختر بی حجاب و حاج آقا کافی

چند شب پیش اتفاق عجیبی تو کوچه مون افتاد که

دوست دختر و دوست پسر در قرآن

احکام سلبریتی ها

🔥 زن آتشین!🔰 داستان شیخ رجبعلی خیاط ره و زن بی حجابفرزند شیخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط